آغاز و پايان ابومصعب الزرقاوي
سيد انور رزمنده سيد انور رزمنده

 

"ابومصعب الزرقاوي" رهبر تشكيلات مخوف القاعده در عراق كه مسووليت اكثر حملات خونبار تروريستي را برعهده مي‌گرفت زندگي فردي و اجتماعي پر فراز و نشيبي سپري كرد.

 

"احمد فضيل نزال الخلايله" معروف به ابومصعب الزرقاوي دوران كودكي را در شرايط فقر و تنگدستي، جواني را در اوباشگري و ميانسالي را در آنچه كه خود "جهاد" ناميده گذراند.

 

رهبر القاعده در عراق به‌عنوان چهره افراط گراي سلفي شناخته مي‌شد كه حتي بر رهبر معنوي خود شوريده و بر خلاف اوامر او، جنگ تمام عياري را عليه شيعيان به راه انداخت.

 

او را مي‌توان امير "ذبح‌كنندگان " ناميد زيرا بنيانگذار پديده‌اي شوم به نام قطع سر گروگانها در عراق شد.

 

زرقاوي ‪ ۴۰ساله در بيستم دسامبر ‪۱۹۶۶م در شهر "زرقا" دومين شهر بزرگ اردن واقع در ‪ ۲۵كيلومتري شمال شرقي "امان" در فقيرترين محلات شهر موسوم به "معصوم" به دنيا آمد.

 

شهر زرقا به عنوان شهري كه بسياري از ساكنان آن را اتباع فلسطيني تشكيل مي‌دهند شناخته مي‌شود.

 

لقب "زرقاوي" نيز برگرفته از نام همين شهر است كه جزو فقيرترين شهرهاي اردن به‌شمار مي‌آيد.

 

ابومصعب از عشيره بزرگ عربي "بني حسن" است كه معروف به پيروي از رژيم حاكم سلطنتي در اردن هستند و در اين ميان، ابومصعب به عنوان شخصيت سركش عشيره خود شناخته مي‌شود.

 

او آغاز زندگي خردسالي خويش را در اين محلات فقيرنشين طي كرد كه اغلب هم بازيهاي او را كودكان فلسطيني تشكيل مي‌دادند.

 

او كنيه "ابو مصعب" را از نام كوچكترين فرزند خود "مصعب" گرفته است.

 

زرقاوي سه بار ازدواج كرده است.

 

در آغاز جواني در زرقا، دختر يكي از بستگان خود را به همسري گرفت و از آن صاحب چهار فرزند شامل دو دختر و دو پسر به نامهاي "امينه"، "روضه"، "محمد" و مصعب شد.

 

بعدها كه به افغانستان رفت زرقاوي خواهر يكي از دوستان خود را به همسري برگزيد و بعد از ورود به‌عراق درجريان اختفا در"فلوجه" كه‌اولين مركزتشكيلات القاعده درعراق گفته مي‌شود سومين ازدواج خود را با يك دختر عراقي انجام داد.

 

ابومصعب زرقاوي به دلايل شرايط فقر و روحيه شرارت ذاتي‌اش نتوانست ادامه تحصيلات دهد و در مقطع دوم مکتب ترك تحصيل كرد.

 

او در شهرداري شهر زرقا مدت كوتاهي را كار كرد اما بيش از يك ماه دوام نياورد.

 

زرقاوي در اين دوران به واسطه شرايط اجتماعي زرقا يكي از جوانان شرور و اوباش بود.

 

خوي شرارت زرقاوي بعد از ازدواج بتدريج رو به آرامي نهاد و به واسطه مسجد نزديك خانه شان موسوم به "فلاح" به اسلام و دين روي آورد و از گناهان سابق خود توبه كرد.

 

آمد و شد او به مسجد فلاح همزمان با اوج‌گيري به اصطلاح جهاد برضد شوروري سابق بودو درهمين زمان نيز موضوع اعزام جوانان عرب براي نبرد برضد شوروي به افغانستان افزايش يافته بود.

 

ارتباط زرقاوي با گروههاي سلفي كه دعوت به جهاد مي‌كردند افزايش يافت و برحسب روحيه سركشي و ستيزه خويي ذاتي خود براي عزيمت به افغانستان تحريك شد و بالاخره تصميم به عزيمت كرد.

 

زرقاوي در اواخر دهه هشتاد، شهر و خانواده خود را رها كرد و خود را به پاكستان رساند و از طريق "پيشاور" كه در آن زمان به دروازه اعزام "عربهاي افغان" به داخل افغانستان شهرت يافته بود وارد افغانستان شد.

 

هنگامي ابومصعب وارد افغانستان شد كه جنگ در مراحل نهايي خود بود.

 

او تنها امكان جنگيدن دركنار شخصيت‌هايي چون "گلبدين حكمتيار" و "جلال الدين حقاني" را توانست در اين مدت كسب كند.

 

گفته‌مي‌شود زرقاوي از اختلافاتي كه بين مجاهدين‌افغان بعد از خروج شوروي‌ها بين آنها اتفاق افتاد سرخورده شد و به‌اين دليل افغانستان را ترك وبه اردن بازگشت.

 

او كه در جريان اين سفر، بيش از پيش از افكار ستيزه خوي سلفي مشحون شده بود دربازگشت به اردن تصميم گرفت كه از اين روحيه ستيزه جو براي كمك به مجاهدين فلسطيني برضد رژيم اشغالگر اسراييل استفاده كند.

 

او به‌همراه تعدادي از همفكران خود تلاش داشت مقاديري سلاح را از خاك اردن به فلسطين انتقال دهد كه دستگاههاي امنيتي اردن عمليات آنها را ناكام گذاشته و دستگير كردند.

 

دوران زندان نقطه تحول مهمي در زندگي زرقاوي بود زيرا از طريق آن، با "ابو محمد المقدسي" رهبر معنوي آينده خويش ويكي ازمهمترين ترويج‌كنندگان انديشه افراط گراي سلفي آشنا شد.

 

در دوران زندان مي‌گويند كه زرقاوي تحت آموزشهاي المقدسي توانست قرآن را از بركند و تحت تاثير شخصيت و افكار و انديشه‌هاي ابومحمد مقدسي قرار گيرد به طوري كه با او "بيعت امام" بست و او را امام خود قرار داد.

 

در جريان محاكمه آنها، زرقاوي و همدستانش حكومت سلطنتي اردن را تكفير كردند و دادگاه را به رسميت نشناخته و حتي حاضر نشدند وكيل مدافع اختيار كنند.

 

بعد از مدتي با عفو عمومي كه "ملك عبدالله دوم" درپي مرگ پدرش صادر كرد ابومصعب آزاد شد.

 

زرقاوي بعد از خروج از زندان بر خلاف نظر رهبر معنوي‌اش كه از او خواست جهاد را در اردن ادامه دهد ترجيح داد به افغانستان باز گردد و اين بار در كنار گروههاي بنيادگراي طالبان برضد آمريكا وگروههاي متحد افغان جنگ كند.

 

زرقاوي درسال ‪ ۱۹۹۹اردن را ترك و وارد افغانستان شد.

 

در آغاز ورود به افغانستان، زرقاوي به شهر "هرات" رفت اما نتوانست با عقايد "اشعري" طالبان كنار بيايد و ترجيح داد كه جدا از آنها فعاليت كند.

 

زرقاوي در همين زمان با "اسامه بن لادن" رهبر تشكيلات القاعده آشنا شد و گفته مي‌شود بن لادن به او توصيه كرد كه خود را درمقابل طالبان قرار ندهد و سعي كند با آنها كنار بيايد.

در اين راستا زرقاوي به همراه تعدادي از همفكران خود در شمال افغانستان پايگاه نظامي ويژه تشكيل داد و به آموزش نيروهايش پرداخت.

 

بعد ازحادثه ‪ ۱۱سپتامبر ‪ ۲۰۰۲ميلادي و حمله گروه‌القاعده به برج‌هاي دوگانه در آمريكا، شكل مبارزه واشنگتن بر ضد القاعده تغيير كرد.

 


همسو با آن، گروههاي القاعده و طالبان به منظور بررسي شرايط تازه دنيا و جدي شدن حمله آمريكا به افغانستان بعد از عمليات ‪ ۱۱سپتامبر، در منطقه "قندهار" تشكيل جلسه دادند.

 

زرقاوي ازجمله افراد وگروههاي دعوت شده به اين نشست سري بود اما آمريكا از محل اجتماع مطلع شد و با هواپيماي "اف ‪ "۱۶محل را بمباران كرد.

 

تعدادي از سران طالبان و القاعده در جريان اين بمباران كشته شده اما زرقاوي جان سالم به در برد.

 

جنگ آمريكا برضد طالبان والقاعده آغاز و منجر به متلاشي شدن تشكيلات آنها شد و همين امر باعث شد كه زرقاوي به فكر ترك افغانستان بيفتد.

 

زرقاوي اين بار به عراق عزيمت كرد.

 

وي به همراه جمعي از ياران خود ازشمال كردستان عراق و با همكاري تشكيلات "انصار السنه" مهمترين تشكيلات سلفي كردهاي كردستان وارد شمال عراق شد.

 

تعداد زيادي از اعضاي اين تشكيلات سلفي كرد از جمله رهبر آن در جريان بمباران هوايي آمريكا در بدو جنگ واشنگتن برضد رژيم صدام كشته شدند.

 

بعد از سقوط رژيم صدام، فعاليت تروريستي محدود گروه زرقاوي بدون نام خاصي انجام مي‌گرفت.

 

بعدها با پيوستن "ابوغيداء السوري" كه از مرزهاي سوريه به گروه زرقاوي پيوست تشكيلات زرقاوي متحول شد.

 

ابوغيداء يك داکتر دندان تبعه سوريه و متاثر از افكار سلفي تندرو بود كه مسووليت برنامه ريزي و طراحي عمليات تشكيلات الزرقاوي را برعهده داشت و با حضور در تشكيلات زرقاوي، حملات اين گروه از حيث كيفي و كمي متحول شد.

 

اما آنچه باعث معروفيت زرقاوي شد پيوستن "ابوانس الشامي" يكي از رهبران افراط گراي سلفي به تشكيلات الزرقاوي بود.

 

با آمدن او، رهبري كميته شرعي تشكيلات به ابوانس واگذار شد و اين شخص به حملات تروريستي زرقاوي صبغه ديني داد.

 

گفته مي‌شود كه ابوانس الشامي كسي بود كه نخستين بار به زرقاوي توصيه كرد براي تشكيلات‌اش نامي اختيار كند.

 

در اين راستا زرقاوي با توجه به تاثيري كه از رهبري معنوي خود (ابومحمد مقدسي) داشت بر تشكيلات خود نام "توحيد و جهاد" برگزيد كه از عنوان پايگاه اينترنتي ابومحمد مقدسي گرفته شده بود.

 

ابوانس الشامي همچنين مهمترين نقش را در گرفتن بيعت از "اسامه بن لادن" به نفع زرقاوي داشت.

 

درشرايطي كه زرقاوي درآغاز شهرت بود بن لادن در جهان عرب به عنوان چهره آمريكا ستيز محبوب جوانان عربي شده بود.

 

بن لادن در چنين شرايطي و با توجه به اين كه عمليات تروريستي زرقاوي بين شهروندان عادي و سربازان آمريكايي و نيروهاي ارتش و پليس عراق فرقي قايل نبود از پذيرش بيعت زرقاوي خودداري كرد اما ابوانس در نهايت توانست نظر بن لادن را به ابومصعب جلب كند.

 

با اين تحول تشكيلات زرقاوي جان تازه‌اي گرفت زيرا تا پيش از دادن اين تشكيلات زرقاوي به دليل هدف قراردادن شهروندان عادي، مورد تنفر جهان عرب به ويژه پيروان اسامه بن لادن قرار داشت.

 

سيتزه گران عرب اين تشكيلات را به عنوان يك تشكيلات "جهادي" به رسميت نمي‌شناختند و همين امر باعث شده بود كه در مبارزه زرقاوي در عراق روز به روز از تعداد پيروان زرقاوي كاسته شود.

 

وقتي كه بن لادن، زرقاوي را به عنوان امير خود در عراق معرفي كرد پيروان اسامه بن لادن از مرزهاي سوريه، اردن و عربستان به عراق سرازير شدند و به تشكيلات زرقاوي پيوستند.

 

با وجودي كه در همين زمان رهبر معنوي زرقاوي (ابومحمد مقدسي) در نامه‌اي به زرقاوي سفارش كرد كه فعلا صحنه جنگ خود را به برخورد با آمريكا محدود كند و صحنه جنگي برضد شيعيان باز نكند زيرا به اعتقاد او گسترده كردن جنگ به ضرر زرقاوي است اما ابومصعب به توصيه رهبري معنوي خود گوش نداد.

 

زرقاوي نه تنها جنگ را به داخل عراق محدود نكرد بلكه آن را به كشورهاي همجوار نيز كشاند و درهمين سالها تصميم به انجام عمليات در اردن گرفت.

 

او "عزمي جيوسي" يكي از دستياران برجسته خود را به اين منظور به اردن اعزام كرد اما پيش از انجام عمليات دستگاههاي امنيتي او را دستگير كردند.

 

عزمي جيوسي بعد از دستگيري اعتراف كرد كه تصميم به انجام حملات کيميايي داشته كه گفته مي‌شود در صورت موفقيت آن، دستكم ‪ ۸۰هزار نفر از مردم اردن كشته مي‌شدند.

 

بعد از اين حادثه، دادگاه اردن براي دومين بار حكم اعدام غيابي بر ضد زرقاوي را صادر كرد.

 

پيش از اين نيز در جريان ترور يك ديپلمات بلند پايه آمريكايي در اردن، دادگاه اين كشور در سال ‪ ۲۰۰۲ميلادي حكم اعدام غيابي ابومصعب را صادر كرده بود.

 

زرقاوي در سال ‪ ۲۰۰۴به عنوان مهمترين تشكيلات مسلح و تروريستي در عراق مطرح شده بود كه حتي آوازه او از اسامه بن لادن وسيع تر شده بود.

 

انفجار اربعين سال ‪ ۲۰۰۴در كربلا و كاظمين و مرگ بيش از ‪ ۲۰۰زاير شيعه، ترور آيت الله "محمد باقر حكيم" رهبر فقيد مجلس اعلاي انقلاب اسلامي، انفجار نمايندگي سازمان ملل در بغداد وقتل "سرجيو دوميلو" نماينده سازمان ملل در عراق وترور"عزالدين سليم" رييس وقت شوراي حكومتي سابق عراق بارزترين حملات تروريستي زرقاوي است.

 

وي همچنين آغازگر پديده‌اي به نام ذبح كردن بود.

 

زرقاوي سر"نيكولاس برگ" و"اولوين ارمسترنگ" دوپيمانكار آمريكايي را براي اولين بار در مقابل دوربين تلويزيوني با كمال خونسردي بريد.

 

بعد از آن، اين گروه تروريستي حوادث زيادي از سربريدن را در مقابل دوربين‌هاي تلويزيوني به نمايش گذاشت.

 

زرقاوي با سياست فتنه‌گري مذهبي بين‌شيعيان و اهل تسنن عراق، درصدد ايجاد نوعي دولت اسلامي افراط گرا نظير آنچه كه طالبان در افغانستان تاسيس كردند بود.

 

اما پيش از اجراي اين نقشه روزچهارشنبه گذشته هجدهم ماه جوزای سال ‪ ۱۳۸۵آمريكا بااستفاده از هواپيماهاي اف ‪ ۱۶و شليك دو بمب ‪ ۵۰۰كيلويي، به زندگي زرقاوي پايان داد.

 

آن گونه كه آمريكايي‌ها مي‌گويند تاكنون زرقاوي درچند حمله هوايي پيش از اين، توانسته بود جان سالم به دربرد اما گويا دراين حمله قصه زرقاوي بايد به پايان مي‌رسيد.

 

اينكه فعاليت‌هاي زرقاوي چقدر همسو و همپوشان سياست‌هاي آمريكا در عراق بود بحث ديگر است و در حوصله اين مطلب نيست.

 

استفاده از منابع مختلف خبری


June 12th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی